تشکر


خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن چه دشوار است . چه رنجی می کشد ان کس که انسان است و از احساس سرشار است.
سلام دوستای گلم...امیدوارم حالتون خوب باشه...
اول می خواستم از دوستانی که لطف می کنن به من سر می زنن تشکر کنم...ممنون که منو تنها نمی گذارید
چند روزه می رم بعثت حسابان...پیش جاماسبی...استاد واقعا عالی هست ولی 3 ساعت و 30 دقیقه فقط باید یه جا بشینی آدم خوش می شه مخصوصا اگر درسم حسابان باشه خیلی سخته خدا وکیلی کلی توش کفیدم
تشکر:
دیروزم رفته بودم نامزدی خواهر دوستم...یه روز رفتم خونه دوستم با خواهرشم آشنا شدم ایشونم من و خواهرم و نامزدی شون دعوت کرد ما هم که حساس و پایه...پا شدیم رفتیم...خیلی خوش گذشت...خانواده ی واقعا عالی ای بودن از هر جهت...دیگه کلی خوشحالی کردیم و برگشتیم...راستی شیرین جونم ممنون خیلی بهمون خوش گذشت...از خانواده تشکر کن..

*********************

مثل اینکه زیادی حرف زدم
اینم یه متن قشنگ
زندگی چیست
چه روشن بود ستاره وقتی این سوال را از ماه می پرسید
ماه در خود اندیشید چه بگوید که ستاره آن را درک کند
...
وگفت
آن روشنی نور من و تو
ستاره پرسشگرانه نگاه کرد
ماه گفت
شاید جاده ای بر فراز آسمان
اما باز ستاره پرسشگرانه نگاه کرد

و این بار ماه گفت
زندگی راز بودن ماست
زندگی رنگ نور ستاره هاست
زندگی حس بودن و لمس آسمان خداست
ستاره لبخندی از سر رضایت زدو با تمام وجود
درخشید
آری ، زندگی سیبی است گاز باید زد با پوست

***************

دورها آوایی است، که مرا می‌خواند
دیگه باید برم
دوستدار شما
"سونیا"

تا همیشه برای تو

همیشه به تو،برای تو. برای تو ای آواز عشق، برای تو ای آواززندگی.                                                                                                                                         چگونه می خواهی که چنگ من جز این آهنگی دیگر بنوازد. 

کدام عامل دیگر قادر است احساساتم را برانگیزد.

آیا آواز دیگری فرا گرفته ام یا راه دیگری یافته ام؟

این نگاه توست که شب تار زندگیم را روشن می سازد،

تصویر توست که در خوابهای شیرین زندگیم ظاهر می شود.

این تو هستی که مرا آنگاه که در تاریکی و ظلمت قدم بر می دارم هدایت می کنی.
                                                                                 
                                                (هما)

گرداب عشق

سلام دوستای گلم. من سارا ۲ هستم.امیدوارم که از نوشته های من لذت ببرید.                 
***************************                           
هر بار که دفتر دلم را می گشایم
ورقهای زرد و کهنه ی خاطراتت را بیاد می آورم
و پرنده ی دلم بال و پر زدن در قفس را دوباره تکرار می کند
و من دوباره حبسش می کنم و کلیدش را به اعماق دریای وجودم پرت می کنم
تا مبادا دلم هوایت را کند و به گرداب عشق اسیر شوم
و هر بار که می خواهم دریچه ی قلبم را برای کسی باز کنم
تردید مانعم می شود
نمی دانی بعد از رفتنت چقدر تنهایم و حیف و هزاران حیف که 
ندانستی چرا به انتظارت ننشستم.
ولی بدان وقتی دریچه ی قلبم را به رویت قفل کردم،
ندانستم کلیدش را کجا انداختم... 

***************************
سلام دوستان عزیزم سونیا هستم
می خواستم نظرتونو در مورد آهنگ وبلاگ بپرسم
نظرتون چیه؟
قشنگه؟
فعلا با بای