دلم برای کسی تنگ است...
دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به مهمانی گلهای باغ
می آورد و دستهای سپیدش را به آب می بخشد.دلم برای کسی تنگ است
که چشمهایش را به عمق آبی دریای بی کران می دوخت به کسی که همچو کودکی
دلش برای من و دلم می سوخت و مهربانی را نثارم کرد.دلم برای کسی تنگ است که
همزمان بهترین دقایق حیاتم بود و پرستوی حیاتم را به اوج آسمانها می برد،کسی که قلبش
آشیانه پرستوها بود.دلم برای کسی تنگ است که در زیر نم نم باران در جست و جوی فرشته
محبت است،کسی که الماس وجودش را درک کند و در آخر دلم برای کسی تنگ است که نمی دانم
که می داند خلوت دل من آشیانه اوست؟